۰۷
اسفند ۹۴
اول حسن خودش را معرفی کرد. بعد موضوعات کلی مطرح شد. ایشان در همه ی حرف ها، تاکیدش روی مسائل اخلاقی بود.
یادم نمی رود، قبل از اینکه وارد جلسه شوم، وضو گرفتم ودو رکعت نماز خواندم وگفتم:
" خدایا خودت از نیت من باخبری؛ هر طور صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان"
بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود:
"برای جلسه خواستگاری با وضو وارد شدم و همه کارها را به خدا واگذار کردم."
راوی :همسر شهید حسن باقری
پ.ن : از این به بعد هر چند وقت یکی از این داستان کوچولو ها میذارم :))
۹۴/۱۲/۰۷