۲۶
شهریور ۹۷
همیشه از دهه اول فقط برای روضه علی اصغر پر پر میزدم، همیشه روضه علی اصغر بود که تاب و توانم و میگرفت، روضه علی اصغر بود که کاری میکرد ساعت ها بی وقفه زار بزنم
اما امسال...
امسال که طاها هست، امسال که طاها رو بغل میکنم، امسال که فقط توی بغل خودم اروم میشه، امسال که برام میخنده، اغ بغ میکنه، امسال که مادر شدم طاقت شنیدنش و ندارم حس میکنم اگه روضه علی رو گوش کنم آب میشم نمیتونم مثل سالهای قبل فقط زار بزنم و بعد سالم از مجلس بیام بیرون امسال حتما دق میکنم حتما...
آقا امسال هیچ جا نرفتم، نتونستم خودمو خالی کنم، نرفتم برای علی شش ماهت گریه کنم، جان گریه های علی اصغر...
آخ رباب، رباب، رباب
۹۷/۰۶/۲۶