حالا حالاها بدون نام

حالا حالاها بدون نام

مینویسم
بدون ترس از قضاوت ها...
چون میخوام خودم باشم

۱۶
خرداد ۹۵

چند روزه دلم یک چیزی میخواد که از زمین دورم کنه! دنبال یک چیزی میگردم که همه چیز رو از یادم ببره... 

کاش معرق رو ازم نگرفته بودن، دلم برای بوی اقاقیا و عناب و سپیدار تنگ شده برای حرف و زدن و ارامش گرفتن از چوب و ذوق زدن برای رنگای قشنگشون ذوق زدن برای دونه دونه ی برش هایی که میزنی و اروم اروم کامل شدن طرحت کاش میتونستم برگردم به دوسال پیش و از اول قاب امام علی رو شروع کنم...

اما نه! دنبال یه چیز قوی ترم! 

...نیمه پنهان ماه! دلم تنگ شده برای خوندن یه نیمه پنهان و کندن از این دنیا، از اون وقتا که تارک دنیا میشم و هیچی برام مهم نیست

غرق شدن توی زندگی یک نفر، پا به پاشون خندیدن و گریه کردن و لمس کردن سختی هاشون و متنفر شدن از خودت و زندگی مزخرفت!

دلم یه داستان میخواد که ادم هاش زیر همین اسمون باشن توی همین هوا نفس کشیده باشن ولی زمینی نباشن... 

دلم یک روایت میخواد که پرواز و یادم بده

دل کندن و رفتن

دلم یک نیمه پنهان میخواد!

دلم یک اینک شوکران میخواد مثل شهید مدق که تا دو روز حتی حرف زدن و از یادم ببره از اونا که مادر خانومی خوندنشونو برام ممنوع میکنن از اونا که حتی پای لحظات خوشی و شادیشون اشک میریزی 

داستان ادمایی که اینقدر قوی بودن که...

دلم یه نیمه پنهان میخواد که همه چیز و از یادم ببره

پ. ن: خیلی مضحکه که به من محبس الدعا میگن برامون دعا کن نه؟!

الهی و ربی من لی غیرک:)


موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۱۶
rangi rangi

نظرات  (۱۲)

۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۱۵ بابا لنگ دراز
قشنگ بود :(

مبارک باشه باز هم :)
پاسخ:
:)
منم ورود خودمو به زندگی نباتی تبریک میگم:)
چون گفتی با لبخند وارد شوید بخونش
http://bayanbox.ir/view/2140957289756705335/12-Latife-34-9512.jpg
پاسخ:
^_^
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۴۱ آقای آستانه
 شما را چه شده است!؟
ان شاالله که خود حضرت حاجت رواتون کنن
اثرات فرجه ها و ایام امتحانات!؟
پاسخ:
باز شدم همون ادم مزخرف قبلی:))
ممنون:)
نه اثرات حرفهای صد من یه غازه اطرافیان...
 اثرات عدم اعتماد به اون بالایی:)
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۲ بابا لنگ دراز
البته تبریک من واسه یه چیز دیگه بود :)
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۳ یک دختر شیعه
منم می خوام ...
یاد خداحافظ رفیق افتادم یادته پسره دیگه خسته شده بود از این همه دوری ...از جا موندن از رفیقاش...
پاسخ:
اره هنوز صدای هق هق هاش تو گوشم 
ولی من از خودم خسته ام دیگه حوصله ی خودمم ندارم دیگه خدا بماند که همش داره غر غرای منو گوش و میده و لبخند میزنه
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۷ یک دختر شیعه
می نوشتی فوتو بای یک دختر شیعه ؛ )))
دی
پاسخ:
هووم عکس از مریم گلی خخخ البته بازم تکرار میکنم چون من تو عکسم خوب افتاده 😇
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۸ یک دختر شیعه
نه مسخره نیست!چون همین که خسته شدی همین که داری جرقه میزنی خودش ی نشونست!
چه قدر این پستت حس مشترک داشت باهام
پاسخ:
چرا مضحکه! شدم مثه اینایی که ققط بلدن تشویق کنن و حرف بزنن و شعار بدن وقتی پای عمل میرسه جا میزنن 
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۵ آقای آستانه
آخه حداقل می رفتین جا گنبدی ضریحی پنجره فولادی! که اثر نگاه بیشتر تاثیر بذاره بعد بیاین بگین فوتو بای و ... !!!
پاسخ:
من لایک میکنم:))))
من نشسته بودم یهویی گرف عکسه رو خخخ ولی یه حس خاص توش داره اونو دوس دارم:)
۱۷ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۳ یک دختر شیعه
اقای استانه عکس به این قشنگی: /
پاسخ:
تو تعریف نکنی کی تعریف کنه خخخ ایکون حزب باد:دی
چقد دلم حرم میخواد ...
اینو جدنی میگم آرامشی که حرم داره هییییچ چیزی نداره برام تو دنیا =)
پاسخ:
ان شالله دوباره قسمتت بشه منم بتونم اینبار بیام ببینمت:)
الکی نمیگن که یه قطعه از بهشت :) 
ان شالله ...
واقعا همینطوره ... مخصوصا شب؛موقع اذون مغرب ... محشره !
دلت فقد اشک ریختن میخواد و هیچ :(
پاسخ:
شبای حرم معرکه اس درسته حرم همه تایمی عالیه ولی منم نماز مغرب و عشا رو خیلی دوس دارم مخصوصا صحن جامع:)
What's up friends, its great paragraph concerning teachingand fully explained, keep it up all the time.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">