حالا حالاها بدون نام

حالا حالاها بدون نام

مینویسم
بدون ترس از قضاوت ها...
چون میخوام خودم باشم

۲۳
آبان ۹۵

بعضی ها؛ شبیه یک انجیر رسیده می مانند که یکهو از آسمان می افتند در دامن رنگ و وارنگ زندگی ات.

آن قدر بی هوا که اصلا نمیدانی چه شد... چگونه شد.

اصلن خودت را می زنی به کوچه علی چپ و از بودنش لذت می بری.

بعضی ها؛ شبیه عطر بهارنارنج هستند در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت، نفس می کشی... آنقدر عمیق که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت در ریه هایت ذخیره کنی.

بعضی ها؛ شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت. جانت را با جان و دل در هوایشان تازه می کنی.

بعضی ها

اصلن چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم؟ 

بعضی ها، 

آرامش مطلقند، 

لبخندشان

تلالو برق چشمانشان...

بعضی ها؛ بودنشان... همین ساده بودنشان... 

همین نفس کشیدنشان، یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان.

و من چقدر دوست دارم این بعضی ها را

#ناشناس

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۳
rangi rangi

نظرات  (۳)

۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۲:۰۴ یک دختر شیعه
عطر بهار نارنج
~_~
پاسخ:
رنگی بهار نارنج دوس😍
عالی :))))
پاسخ:
میسی دوسم:)
Hello there! This post could not be written any better!
Reading through this post reminds me of my old room mate!
He always kept chatting about this. I will forward this page to him.
Pretty sure he will have a good read. Thanks for sharing!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">