حالا حالاها بدون نام

حالا حالاها بدون نام

مینویسم
بدون ترس از قضاوت ها...
چون میخوام خودم باشم

۱۸
مهر ۹۵

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۱۸
rangi rangi

نظرات  (۱۰)

:)))
پاسخ:
^_^
۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۰:۴۴ یک دختر شیعه
چه بابای گنده یی😐
پاسخ:
بابا؟!😰
۱۸ مهر ۹۵ ، ۲۳:۳۳ یک دختر شیعه
شوهرشه یعنی؟🙊🙊🙊
پاسخ:
😳😌😛
۱۹ مهر ۹۵ ، ۰۲:۴۷ یک دختر شیعه
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
یا جد غریب😓🙊🙊🙊
** **** **** **
: |
پاسخ:
:|
۲۰ مهر ۹۵ ، ۲۲:۱۷ رفیعه رجعتی
گمونم لحظه ی وداعتون بوده!!:)
پاسخ:
😭😭😭😭
۲۱ مهر ۹۵ ، ۰۱:۵۹ یک دختر شیعه
چرا سانسور کردی: |
پاسخ:
چون... نمیدونم ولی دلم سانسور خاس😛
۲۲ مهر ۹۵ ، ۰۹:۳۰ آقای آستانه
خدایی مصطفی بزرگ هست ولی نه دیگه در این حد!
البته فکر کنم این بزرگی که براش رسم کردید بیشتر معنوی هست تا جسمی
پاسخ:
(آیکون فک کردن)...
چند دادن بهتون بیاین ازشون تعریف کنین؟
خخخخ همه جا مویرگی آشنا دارن:|
۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۲ حسین مداحی
بنده خدا آقا مصطفی! خخخ
پاسخ:
شما هم از همون دوستان ذکر شده هستین؟:| 
خوبه باز مهربون کشیدمشون:/
۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۹:۳۵ حسین مداحی
نه به جان باب اسفنجی.
بنده داشتم رد میشدم، دیدم نقاشی کشیدین. گفتم یک نظری بدم.
وگرنه من در این رابطه با آقا مصطفی هیچ صحبتی نکردم.
پاسخ:
خخخخ باشه باشه قبوله:)
ممنون که نظر گذاشتین
ای جااان :)))
پاسخ:
^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">