حالا حالاها بدون نام

حالا حالاها بدون نام

مینویسم
بدون ترس از قضاوت ها...
چون میخوام خودم باشم

۰۳
خرداد ۹۵

یه سری از کلمات هستن که از همون بدو تولد باهاشون مشکل داشتم و همیشه مایه ی شادی و خنده اطرافیان و فراهم میکردم البته الان دشواریم با بعضیاشون حل شده ولی خب بعضیای دیگه به هیچ صراطی مستقیم نیستن مثلا:

پلنگ وببر و یه مدت مدیدی باهم قاطی میکردم که اخرش از جانب اقای پدر محکوم شدم به دیدن شونصدتا مستند از ببرها و پلنگ ها و نوشتن حداقل دهتا از تفاوتاشون:| ولی نقطه ی عطف این محکومیت رفع شدن مشکلم بود:/

یادمه کلاس چهارم دبستان که بودم امام سجاد(ع) و امام جواد(ع) رو هم اشتباهی میگرفتم:| حالا چندبار رفتم حرم و امام رضا (ع) رو به سجادش قسم دادم بماند:/

اون موقع هم از طرف معلمم محکوم شدم به سه صفحه نوشتن اسامی امام ها با ذکر(علیه سلام)!!! این کار هم کمی تاقسمتی ابری کمک کرد

یک سری از اسامی اشخاص هم هستن که باهم قاطی میکنم وهنوز راهکاری برای حل دشواریم پیدا نکردم که از گفتن اون اسامی معذورم!

شهریور و اردیبهشت که دیگه گفتن نداره خدایی جناس بین این دو کلمه خیلی غلیظه:/ مشکل از خوده کلمه اس نه من:|

اما ایناهمه قابل اغماض مشکل عمده من سره جناس های معنویه!!!

مثلا ویبره و سایلنت :| هیچ وخ نتونستم این دوتا رو ازهم تشخیص بدم مهم بی صدا بودنه حالا چه ویبره چه سایلنت!

یانظریه ی هورنای و هنری! خب به من چه ارتباطی داره که اینا اینقدر شبیه همن و از بدماجرا توی کتاب هم نظریه هاشون پشت سرهم نوشته شده:/

اما بازم اینا قابل تحمله مصیبت از جایی شروع میشه که تعدادی از این جناس های معنوی وارد دیالوگ های روزمره میشن و هموجور باعث سوتی دادن -_-

بلانسبت:|

خدانکنه:/

دورازجون:\

خدایی من ازشما میپرسم اینا چه فرقی دارن اخه؟!

طرف میگه من برم زیر تریلی از دستت راحت شم 

حالا من:😕😰بلانسبت

طرف:😒😓😯

عصن یه وضعیتی شده که میترسم حرف بزنم :|توی این چند روز چندتا سوتی غلیظ دادم که دیگه روم نمیشه تو روی طرف نگاه کنم😶😑

پ. ن: مدیونین به معضلات یک رنگی بخندین:/ 

پ. ن: باز من هرروز دارم پست میذارم 😇به خوبی خودتون ببقشید چون چند روزیه دچار کمبود محبت و ایضا کمبود توجه شدم :/ مادر خانومی چند هفته اس مهمون دارن دیگه رنگی شونو تحویل نمیگیرن:(((من مانده ام تهنای تهناآآآ




موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۳
rangi rangi

نظرات  (۹)

۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۷ زهرا خدائی
با ابوالفضل پور عرب و فریبرز عرب نیا مشکلی نداری؟ :دی

پاسخ:
نه تقریبا ایناها رو میشناسم:دی فک کنم عرب نیا همون بود که مختار بود هان؟!:دی نه الان که فک میکنم با ایناهم مشکل دارم خخخ
۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۹ بابا لنگ دراز
انصافأ قصد نداشتم بخندم ولی...
خخخحخخحححخخحح

منتظر سوتی های جدید تر و ضایع تر شما در تخته هستیم!
وعده ی ما تخته!
پاسخ:
:| میخواستم بنویسم هر کی بخنده الهی تبخال بزنه ولی دلم سوخت اما انصافا نباید دلم برای شما بسوزه:|
نخندید اقا شاید برای شماهم اتفاق بیافتد:/
۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۲۶ بابا لنگ دراز
نسوزه خانم!!دلتون واسه هیچ کسی نسوزه :)))
یاد خانم شیرزاد افتادم :))
نسبتی دارید عایا؟
پاسخ:
چشم انشالله دفعه ی بعد از خجالتتون درمیام:/
ارههه خخخ خودمم خعلی تو فکرش بودم یاد دکتر افشار افتادم که با اون یکی که فامیلش یادم نیس قاطیشون میکرد خخخ خانوم شیرزاد یکی از شخصیتای محبوبمه😍
۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۲۸ فرانک باباپور
جدی فرق ببر و پلنگ‌چیه؟! بگو منم در جریان باشم!! 😫
پاسخ:
ببر خطای روی تنش مثل گورخره یعنی راه راهه ولی پلنگ خال خالیه:دی
مثلا پژمان بازغی و سام درخشانی!!
خیلی شبیهن خو!
منم توی اماما امام هادی و امام جواد و قاطی میکنم گاهی اوقات یادم میره کدومشون پدره و کدومشون پسر :دی
درکت میکنم! :دی
الان که فکر میکنم منم همی مشکل تو رو دارم ولی یچوقت بهش توجه نکرده بودم=))
پاسخ:
درسته دوتاشون چشماشون رنگیه ولی خدایی فرق دارن:دی 
اره منم کلی مصیبت کشیدم تا یادگرفتم خخخ
خواهرم چون سوتی ندادی چندبار که سوتی بدی توجه میکنی خخخ
۰۳ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۰ آقای آستانه
یاد خانم شیرزاد ساختمان پزشکان افتادم! عجب سختی هایی دارین شماها!
پاسخ:
اره منم وقتی مینوشتم تمام مدت یادش بودم مخصوصا اون قسمتش که یه ربان ابی و قرمز بسته بود به انگشتاش که تلفنارو قاطی نکنه ولی اخرشم ربانا رو قاطی کرد خخخ
یعنی انصافا شما چیزی رو قاطی نمیکنین؟!
خخخخ منم علاوه بر ببر و پلنگ، توی تشخیص عرق بهار نارنج و بیدمشک هم ضعفی شدید دارم :|
صادق چوبک و صادق هدایت رو که کلا دیگه فلج هستم توی تشخیص شون از همدیگه خخخخ
پاسخ:
خخخ بهار نارنج و بیدمشک که عصن حرفشون زدنی نیس:دی
ولی فک کنم یه چند صفحه از روی صادق هدایت و صادق چوبک بنویسید حله بشه خخخ
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۶ یک دختر شیعه
خخخخ عالی بود دی
پاسخ:
=)))
I every time used to read piece of writing in news papers
but now as I am a user of web thus from now I am using net for articles or reviews, thanks
to web.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">